|
مخبر در دیدار نخستوزیر بلاروس:
نقشه راه توسعه روابط تهران و تدوین میشود
نخستوزیر بلاروس در پی توافقات صورتگرفته در مذاکرات بین رؤسایجمهور ایران و بلاروس در حاشیه اجلاس شانگهای در سمرقند ازبکستان در شهریورماه امسال، روز گذشته در صدر هیاتی بلندپایه از مقامات سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد.
معاون اول رئیسجمهور روز سهشنبه پس از دیدار و گفتوگو با نخستوزیر بلاروس که در مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد تهران برگزار شد، گفت: عزم ۲ کشور تلاش و توسعه در زمینههای مختلف از جمله روابط اقتصادی است و یکی از موضوعاتی که در این نشست تصمیمگیری شد، فعال کردن بخش خصوصی ۲ کشور است که توسط اتاقهای بازرگانی ایران و بلاروس شکل میگیرد. محمد مخبر ادامه داد: امروز مقرر شد وزیران خارجه ایران و بلاروس و رؤسای کمیسیونهای مشترک ۲ کشور این مسائل را به طور جدی دنبال کنند. وی تهیه نقشه راه توسعه اقتصادی بین تهران و مینسک را مورد تاکید قرار داد و گفت: ۲ کشور ظرفیتهای زیادی برای همکاری در حوزههای تجارت، ترانزیت، انرژی و صنعت دارند، ضمن آنکه میتوان در زمینه تبادل اطلاعات و دانش فنی نیز با یکدیگر همکاری کرد. معاون اول رئیسجمهور عزم ۲ کشور را ارتقای روابط سیاسی و اقتصادی دانست و تاکید کرد: روابط سیاسی بین ایران و بلاروس در سطح خوبی است اما با روابط اقتصادی تناسبی ندارد و تصمیم گرفته شده که روابط اقتصادی را نیز به سطح خوبی برسانیم.
مخبر در ادامه به تحریم بلاروس توسط جهان سلطه بویژه آمریکا و غرب اشاره کرد و گفت که با توجه به تجربههایی که ایران برای مدیریت کشور در شرایط تحریم دارد، این تجربیات میتواند بین تهران و مینسک رد و بدل شود.
معاون اول رئیسجمهور روابط سیاسی ایران و بلاروس را در سطح بسیار خوب و طولانی توصیف کرد و گفت: در این نشست تصمیم گرفته شد تا سطح روابط اقتصادی به مانند سطح روابط سیاسی ارتقا داده شود. مخبر عزم ۲ کشور را بر ارتقای این روابط عنوان و اظهار امیدواری کرد که این سفر به نتیجه نهایی خود برسد.
ارسال به دوستان
مقر گروهک تروریستی پاک در اقلیم کردستان عراق مورد حمله موشکی و پهپادی قرار گرفت
ادامه پاکسازی مرزها
سردار پاکپور: مردم، اطراف مقرها و مراکز تروریستها در کردستان عراق را تخلیه کنند
گروه سیاسی: گروهکهای تروریستی تجزیهطلب در هر نقطهای از اقلیم کردستان عراق که مستقر شده باشند، نمیتوانند از حملات موشکی سپاه فرار کنند. این گزاره در طول ۲ ماه گذشته بارها از سوی قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیروی زمینی سپاه ثابت شده است. پس از حمله روز دوشنبه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای دومین بار در هفته جاری، مواضع گروهکهای تروریستی تجزیهطلب در اقلیم کردستان عراق را در هم کوبید. روز گذشته قرارگاه حمزه سیدالشهدا طی حملاتی مقر گروهک تروریستی تجزیهطلب پاک (حزب آزاد کردستان) را با موشک و پهپادهای انتحاری منهدم کرد. «تون کبری» در حومه کرکوک و «بردی» در اطراف سلیمانیه، مناطقی بودند که مقر گروهک تجزیهطلب پاک در آنها مورد حمله موشکی و پهپادی نیروی زمینی سپاه قرار گرفت. این دومین حمله سپاه به گروهکهای تجزیهطلب در طول هفته جاری بود. روز دوشنبه نیز قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیروی زمینی سپاه برخی مناطق اقلیم کردستان عراق را که گروهکهای تروریستی کومله و حزب دموکرات در آنجاها مستقر بودند مورد حمله موشکی و پهپادی قرار داد. بنا بر اعلام سپاه، در این حملات که در مناطقی در عمق اقلیم شمال عراق از جمله جژنیکان، زرگوئیز و کویسنجق انجام شد، ضمن انهدام اهداف مورد نظر، ضربات و خسارتهای سنگینی به تروریستها وارد آمد. 23 آبانماه امسال بود که نیروی زمینی سپاه انهدام مقر گروهکهای تجزیهطلب را از سر گرفت و با حمله موشکی و پهپادی، مقر گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب از جمله کومله و حزب دموکرات را که در اقلیم کردستان عراق مستقر بودند در هم کوبید. همان زمان سردار پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه در اظهاراتی اعلام کرد: قبل از عملیات ربیع که ششم مهرماه امسال انجام شد، ما به طور مرتب به اقلیم شمال عراق و دولت مرکزی عراق هشدار دادیم گروهکهای تجزیهطلبی را که در شمال اقلیم عراق هستند و مقرهای مختلفی در منطقه شمال عراق دارند یا اخراج و خلع سلاح یا اردوگاهنشین کنند اما به هر شکل این اتفاق رخ نداد. پاکپور در ادامه این اظهارات اعلام کرد مقامات عراق و اقلیم کردستان وعده دادهاند این منطقه را از وجود تروریستهای تجزیهطلب تخلیه کنند و از آنجا که این وعده عملی نشده و ایران مسؤول امنیت مردم خود است، حمله به گروهکهای تجزیهطلب را از سر گرفته است. در ۲ ماه گذشته در جریان اغتشاشات اخیر، گروهکهای تجزیهطلب در مناطق غرب و شمال غرب کشور فعالیت خود را گسترش داده و اقدام به ایجاد ناامنی در ایران کردند. همین موضوع باعث شد نیروی زمینی سپاه از مهرماه امسال تا امروز در چند نوبت مواضع و مقرهای این گروهکها را منهدم کند. در طول این مدت مسؤولان سیاسی و نظامی کشورمان به مقامات اقلیم کردستان عراق هشدار دادند در صورت عدم تلاش آنها برای تخلیه مرزهای غربی کشورمان از تروریستها، حملات موشکی و پهپادی ایران نیز ادامه پیدا خواهد کرد. چنانکه سردار پاکپور نیز اخیرا با نام بردن از مناطقی که گروهکها در آنجا مستقر هستند، مناطق اعلامی را به عنوان اهداف احتمالی حملات ایران معرفی کرد. زر رگوئیز و کویسنجق از جمله این مناطق بود که اتفاقا روز دوشنبه هفته جاری مقر تروریستهای تجزیهطلب در آنها مورد حمله موشکی و پهپادی نیروی زمینی سپاه قرار گرفت.
* پاکپور: حملات سپاه تا خلع سلاح گروهکها ادامه دارد
سردار محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در گفتوگویی با اشاره به آغاز دور جدید عملیات انهدامی رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدای این نیرو علیه مراکز و مقرهای استقرار و فعالیتهای گروههای تروریستی تجزیهطلب ضدایرانی در اقلیم شمال عراق گفت: در ادامه عملیاتهای موشکی و پهپادی روزهای اخیر نیروی زمینی سپاه، امروز دور جدید عملیات موشکی رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدا با حجم موثر، علیه مقرها و مراکز استقرار و سازماندهی اشرار مسلح و تروریستهای مزدور استکبار جهانی در منطقه «پردی» در عمق اقلیم شمال عراق آغاز شد و ضربات مهلکی به آنان وارد آمد. سردار پاکپور افزود: امروز مقرها و محلهای متعلق به گروهک تجزیهطلب پاک (حزب آزادی کردستان) که در حمایت و پشتیبانی از اغتشاشات و ناآرامیهای اخیر شمال غرب کشور نقش داشته است، با موشکهای دقیق و نقطهزن مورد هدف قرار گرفت و منهدم شد. فرمانده نیروی زمینی سپاه با تاکید بر اینکه حملات رزمندگان اسلام علیه مقرها و مراکز اشرار مسلح و گروهکهای تروریستی تجزیهطلب ضدایرانی در اقلیم شمال عراق تا رفع تهدید و خلع سلاح آنان با اقتدار ادامه خواهد داشت، تصریح کرد: بار دیگر درخواست میکنیم مردم، اطراف مقرها و مراکز استقرار تروریستها در اقلیم شمال عراق را تخلیه کنند.
ارسال به دوستان
طرح پزشک خانواده برای 25 میلیون ایرانی اجرا میشود
رفع کمبود آنتیبیوتیک
کمبود برخی داروها بویژه آنتیبیوتیکها با تولید انبوه در داخل و واردات حل شده است، به شکلی که به گفته وزیر بهداشت، میزان تولید آنتیبیوتیک در ۷ ماه گذشته به اندازه کل سال پیش بوده است. البته به گفته وزیر، برخی شرکتها که قرار بود تولید آنتیبیوتیک را بالا ببرند، این کار را انجام ندادند و ما شاهد کمبود مقطعی آنتیبیوتیک بودیم که با افزایش تولید و واردات، این کمبود جبران شد. بهرام عیناللهی با اشاره به حضور رئیسجمهور در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اظهار داشت: در نشست با رئیسجمهور در وزارت بهداشت، گزارش کاملی از اقداماتی که در دولت سیزدهم در حوزه بهداشت و درمان شده، خدمت دکتر رئیسی ارائه شد. وی افزود: واکسیناسیون عمومی یکی از اقداماتی بود که دولت سیزدهم مجدانه آن را اجرا کرد و تا امروز با کمک مردم نزدیک به ۱۵۵ میلیون دوز واکسن تزریق کردهایم و این سبب کاهش ابتلا به کرونا شد. عیناللهی تصریح کرد: حدود ۲ ماه است که آمار مبتلایان کرونا بشدت کاهش یافته و آمار مرگومیر ناشی از کرونا نیز به زیر ۱۰ نفر در روز رسیده در حالی که آمار فوتیهای کرونا در برخی کشورهای اروپایی همچنان بالای ۱۰۰ نفر است. وزیر بهداشت گفت: کرونا هنوز تمام نشده است و باید مراقبتها و پروتکلها همچنان رعایت شود و تاکید ما این است که باید واکسن کرونا سالی یک بار حتما تزریق شود. وی در پاسخ به این پرسش که آیا مصرف آنتیبیوتیک در آنفلوآنزا موثر است یا خیر، خاطرنشان کرد: آنتیبیوتیک برای عفونتهای ثانوی آنفلوآنزا موثر است اما ما امروز شاهد مصرف نابجای آنتیبیوتیک در کشور هستیم. وی همچنین در ادامه به اجرای طرح دارویار اشاره و تاکید کرد: این طرح سبب جلوگیری از قاچاق دارو در کشور و موجب شد تا تولیدکنندگان سود خود را از محل فروش دارو و نه مابهالتفاوت ارز ترجیحی و نیمایی به دست بیاورند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره اجرای طرح پزشک خانواده در کشور نیز تاکید کرد: زیرساختهای پزشک خانواده در کشور ایجاد شده و برای اجرای بهتر آن نیازمند اعتباری بالغ بر ۳۵ هزار میلیارد تومان هستیم. عیناللهی ادامه داد: پزشک خانواده فقط مربوط به درمان خانوار نیست، بلکه با بیمارییابی و بررسیهای دقیق جنبه پیشگیری دارد و اکنون طرح پزشک خانواده برای ۲۵ میلیون نفر در حال اجراست که با تامین اعتبارات در حوزه شهری نیز آغاز خواهد شد. وزیر بهداشت بر اجرای دقیق طرح پزشک خانواده تاکید کرد و گفت: پزشک خانواده هم در شهر و هم در روستا اجرا میشود. وی با اشاره به اقدامات مهم دیگری که از شروع به کار دولت سیزدهم در امر درمان و سلامت انجام شده، گفت افزایش ۱۰ هزار تخت در ۷۹ مراکز درمانی از جمله این اقدامات است. عیناللهی افزود: تعرفه پرستاری را که از سال ۸۶ مصوب و اجرا نشده بود، در شورای عالی بیمه سلامت به تصویب رساندیم و از ماه گذشته پرداخت تعرفه پرستاری آغاز شده است. ارسال به دوستان
جریان آشوب با ابراز خوشحالی از باخت تیم ملی ایران مقابل انگلیس، بیوطنی خود را فریاد زد
دمتکان نده!
از رقص و پایکوبی در خیابان تا بالا بردن پرچم انگلستان
گروه سیاسی: «تنفروش خودش به جهنم میرود، وطنفروش یک ملت را به جهنم میبرد». این دیالوگ تاریخی از فیلم تاریخی و عبرتآموز «یتیمخانه ایران» است؛ فیلمی که گوشهای از استعمار انگلیس و جنایتهایی که انگلیسیها علیه مردم ایران انجام دادهاند را به تصویر میکشد. قحطی بزرگ ایران در خلال جنگ اول جهانی که ساخته و پرداخته انگلیسیها بود و جان 40 درصد مردم ایران را گرفت، موضوع اصلی فیلم بود. از فیلم و داستانش که بگذریم، دیالوگی که در ابتدای متن آمد، قابل تعمیم به فضای این روزهای کشورمان ایران است. اگرچه در طول 2 ماه گذشته بارها و بارها جریان آشوب، با ترورهای کور مردم و ایجاد اغتشاش و ناامنی نشان داد مساله نه جمهوری اسلامی، بلکه کلیت واحدی به نام ایران است اما اتفاقاتی که در جریان مسابقه فوتبال بین تیم ملی فوتبال کشورمان و انگلیس شاهدش بودیم، ضدیت این اوباش بیوطن با ایران و البته وطنفروشیشان را شفاف و با صراحت هرچه تمامتر به نمایش گذاشت؛ اتفاقاتی که نشان داد شعار «زن، زندگی، آزادی» سرابی بیش نیست و اگر مردم ایران بخواهند سرنوشت خود را به چنین اوباشی بسپارند، بیشک نابودی و از بین رفتن ایران در انتظارشان است. روز دوشنبه تعدادی از اوباش وطنفروش خارجنشین خود را به استادیوم بازی ایران - انگلیس رسانده بودند و پس از هر گلی که انگلیس به ثمر میرساند، ابراز خوشحالی میکردند؛ اگر چه این اقدام خائنانه از سوی تماشاگران وطنپرست ایرانی که اکثریت غالب ایرانیان حاضر در ورزشگاه را تشکیل داده بودند، بیپاسخ نماند و ایرانیهای حاضر در استادیوم با شعار «بیشرف» خطاب به وطنفروشان، آنها را خفه کردند. وطنفروشی اوباشی که از ایرانی بودن فقط تکلم به زبان فارسی را دارا هستند، به اینجا ختم نشد و پس از پایان بازی و خروج از استادیوم، از برد انگلیس ابراز شادمانی کردند. همزمان با وطنفروشی اوباش در قطر، تعدادی از آشوبگران داخلی نیز که بارها از سوی مردم ایران طرد شده و در اقلیت محض هستند، با ضبط و انتشار تصاویری از خوشحالیشان بابت برد انگلیس و باخت تیم ملی فوتبال ایران، بیوطنی خود را به نمایش گذاشتند. اما فضای مجازی برای نمایش بیوطنی این جماعت کافی نبود. شامگاه دوشنبه پس از باخت تلخ تیم ملی فوتبال کشورمان به انگلیس، برخی مناطق تهران از جمله پیروزی و چیتگر، شاهد وطنفروشی عده قلیلی از اوباش آشوبطلب بود.
این اوباش بهرغم تلاش 2 ماههشان برای گرفتن ژست ایراندوستی و وطنپرستی، نتوانستند شادمانیشان از باخت تیم ملی فوتبال ایران را پنهان کنند و با حضور در خیابانها و رقص و شادی، وطن خود را به اجنبیهایی که بدترین جنایتها را علیه مردم ایران انجام دادهاند، فروختند. در چند کافه در تهران نیز گزارش شد وطنفروشان مستقر در کافه، از گلزنی انگلیس به ایران ابراز خوشحالی و شادمانی کردند. وطنفروشانی هم که نه فرصت حضور در کافهها را داشتند و نه به مجمع وطنفروشان چیتگر رسیدند، در برخی خیابانهای تهران با ماشین بیرون آمده و با بوقهای ممتد خود شادمانیشان از برد انگلیس و البته بیوطنی خود را فریاد زدند. حتی در یکی از فیلمهایی که از خوشحالی وطنفروشان منتشر شد، آنها پرچم انگلیس را روی دوش گرفته و بابت باخت تیم ملی فوتبال ایران کارناوال شادی به راه انداخته بودند. آن هم زمانی که مردم ایران در غم باخت تلخ تیم فوتبال کشورشان به سر میبردند. در فیلم دیگری نیز که از زنجان منتشر شد، گروهی بیوطن با حضور در خیابانها به میمنت باخت تیم ملی فوتبال ایران و برد انگلیس، رقصیدند و هلهله کردند. اما اینها صحنههایی بود که در برخی کافهها و خیابانها رقم خورد. در دانشگاه شریف که مدتی میشود شرافت و محیط علمیاش از سوی اوباش اغتشاشگری که لباس دانشجو به تن کردهاند له شده است، تعدادی از اوباش بیوطن، وطنفروشیشان را با صدای بلند فریاد زدند. اوباش خودنخبهپنداری که پس از هر گل انگلیس به تیم ملی فوتبال ایران، با فریاد «بزن یکی دیگه» ضمن وطنفروشی، به صراحت اعلام میکردند که با جان و دل حاضرند بردگی انگلیس را بپذیرند. فوتبال بازی برد و باخت است و باخت ایران برابر انگلیس نیز فراموش خواهد شد اما چیزی که روز دوشنبه در تاریخ ایران ثبت شد و سالها از حافظه تاریخی مردم ایران پاک نخواهد شد، بیوطنی جماعت آشوب بود. رفتار این اوباش بیوطن، هر چند در اقلیت محض هستند، پس از باخت سنگین تیم ملی فوتبال کشورمان و در حالی که مردم میهندوست ایران شب غمبار و تلخی را سر کردند، ماهیت واقعی آنها را نشان داد. نشان داد برخلاف ادعاهای مطرح شده از سوی این اوباش درباره وطنپرستی، مردم ایران با بیوطنانی طرف هستند که مفهوم وطن و عرق ملی و البته غیرت و شرافت، ذرهای برایشان اهمیت ندارد و چه بسا برایشان مفاهیمی بیگانه است. وطنفروشی این اقلیت و خوشحالی آنها بابت پیروزی انگلیس در برابر ایران بخوبی تقابل آشکارشان با اکثریت جامعه ایرانی را که به وطندوستی و غیرتمندی شهرهاند نشان داد.
***
مسیح علینژاد: غرب به ایران حمله نظامی کند
در تصاویر جدیدی که از مسیح علینژاد از رهبران جریان ضدایرانی منتشر شده، وی از مقامات غربی میخواهد که گزینه حمله نظامی به ایران را اجرایی کنند. وی در اظهاراتی ضد ایرانی میگوید: به رهبران غربی میگویند به ایران حمله نظامی نکنید اما من میگویم نباید غربیها به این حرفها گوش دهند. در جریان اغتشاشات اخیر و البته در ماجراهای متعدد دیگری، جریان ضدایرانی بارها نشان داده که بر خلاف ادعاهایشان هدف اصلی آنها نه براندازی جمهوری اسلامی، که نابودی کشوری به نام ایران است. چنانکه اپوزیسیون خارجنشین نیز در تجمعاتی که به بهانه اتفاقات اخیر برگزار کرده، با اهتزاز پرچم و نمادهای گروهکهای تجزیهطلب نشان داده است که ایران را تکهتکه و تجزیه شده میخواهد.
ارسال به دوستان
آیا عرضه خودرو در بورس جایگزین قرعهکشی میشود؟
بورس خودرو در بورس کالا
آمارهای بورس کالا حاکی از آن است از ابتدای عرضه نخستین خودرو در بورس، تاکنون در مجموع ۵ هزار و ۲۳۶ دستگاه خودرو روی تابلو معاملات رفته و در نهایت ۴ هزار و ۸۰ دستگاه از این خودروها مورد معامله قرار گرفته است.
فروش این تعداد خودرو در بورس کالا که قیمت کالاها در آن بر اساس نظام عرضه و تقاضا کشف میشود، رخداد یک رویداد مهم را به بخشهای مختلف اقتصادی از جمله فعالان صنعت خودرو و بازار سرمایه مخابره میکند که تصمیم دولت برای کنار گذاشتن قیمتگذاری دستوری به عنوان بازیگر اصلی در زیاندهی سود شرکتهای تولیدی، کاملا جدی و برنامهریزی شده است. خودرو در ادامه جریان واقعیسازی قیمت زنجیره فولاد، سیمان، شیشه و سایر محصولات با اتکا به سازوکار عرضه و تقاضا در بورس قرار گرفته و حتی تایر خودرو نیز برای احیای این صنعت و سودآوری واحدهای تولیدی در صف ورود گسترده به بورس کالا قرار دارد. طی روزهای گذشته نیز به دلیل فراگیری بیشتر محصول ایران خودرو در میان عموم مردم، استقبال قابل توجهی از عرضه پژو ۲۰۷ تولیدی ایران خودرو در بورس کالا صورت گرفت به طوری که در برابر عرضه یک هزار دستگاه، تقاضایی معادل 5 هزار و ۹۰۰ دستگاه به ثبت رسید که به گفته کارشناسان، استمرار عرضهها و اطمینان خریداران از برنامه عرضه منظم در بورس کالا قطعاً میتواند در مدت زمان کوتاهی به تعادل بازار خودرو کمک کند. دیروز پژو ۲۰۷ با میانگین ۳۴۲ میلیون و ۸۴۲ هزار تومان کشف قیمت شد که با احتساب مالیات و هزینههای جانبی قیمت تمام شده پژو ۲۰۷ در بورس به ۳۹۱ میلیون تومان رسید اما این محصول در بازار آزاد حدود ۴۴۰ میلیون تومان قیمت دارد و اینجا مشخص میشود چرا شفافیت و حذف رانت به سود مصرفکننده واقعی است. همه مردم باید بدانند در سازوکار بازار سرمایه، خبری از شانس و قرعهکشی نیست، بلکه رقابت و شفافیت در این بازار حرف اول را میزند و معاملات پژو ۲۰۷ نیز ۶۰ دقیقه میان خریداران به طول انجامید.
شیوه معاملات نیز به این شکل است که همه خریداران با علم و آگاهی کامل نسبت به سایر قیمتها، اقدام به رقابت میکنند که همین رقابت به معنای برداشتن گامی بزرگ در جهت حذف رانت از بازار خودرو به شمار میرود.
به گفته مسوولان سازمان بورس و اوراق بهادار، عرضه پژو ۲۰۷ آغاز ورود سایر خودروهای عمومی و پرتیراژ در بورس کالا است و به این ترتیب متقاضیان خودرو نیز میتوانند به جای امتحان کردن شانس خود در سیستم قرعهکشی در سازوکاری قانونمند و شفاف یعنی بازار سرمایه به خرید خودرو روی بیاورند.
در پایان باید گفت همانطور که از تابلوی معاملات بازار سهام و گروه خودروییها برمیآید، سهامداران نیز به اهمیت موضوع ورود خودرو به بورس کالا و رسیدن سود حاصل از تولید به خودروسازان واقف شدهاند و با ادامه این روند میتوانند به رشد سودآوری این صنعت امیدوار باشند.
گام بزرگ به سمت افزایش سود خودروسازهای جاده مخصوص
یکشنبه هفته جاری ۱۰۰۰ دستگاه پژو ۲۰۷ دستی در بورس کالا طی فرآیندی شفاف و عادلانه، در قیمت ۳۴۲ میلیون و ۸۴۲ هزار تومان معامله شد. این قیمت ۸۰ درصد بالاتر از قیمت پایه بود و میتوان گفت حدود ۱۵۵ میلیون تومان اختلاف از قیمتگذاری دستوری با قیمت فروش در بورس کالا، این بار به جای جیب دلالان، نصیب تولیدکننده شد. البته خریداران باید نزدیک به ۴۹ میلیون تومان نیز بابت مالیات، عوارض قانونی، بیمه و شمارهگذاری پرداخت کنند.
فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو در این باره بیان کرد: عرضه خودرو در بورس کالا، اتفاق خوشایندی بود و قطعا این روش عرضه از روش قرعهکشی و فروش خودرو با قیمتی کاملا غیرواقعی بهتر است. با این روش هم شرکتهای خودروساز امکان فروش محصول با قیمتی مناسبتر و واقعیتر را خواهند داشت و با افزایش حاشیه سود، از زیانشان کاسته خواهد شد و هم دولت امکان دریافت مالیات بیشتر از خودروسازان را خواهد داشت.
وی اضافه کرد: با احتساب هزینههای مربوط به مالیات و... باز هم قیمت تمامشده خودرو برای خریداران از بازار آزاد ارزانتر خواهد بود و خرید خودرو از بورس کالا برای مصرفکنندگان هم توجیه خواهد داشت.
زاوه ادامه داد: اگر عرضهها در بورس کالا دائمی باشد، حتما فاصله قیمت فروش کارخانه با قیمت بازار کاهش یافته و بازار خودرو به تعادل خواهد رسید. امیدواریم شرایطی فراهم شود که تمام محصولات ایرانخودرو و سایپا از طریق بورس کالا عرضه شود تا سود حاصل از تولید و فروش خودرو، نصیب سهامداران شرکتهای خودروساز شود.
کارشناس صنعت خودرو در خاتمه در رابطه با راهکارهای بهبود وضعیت در شرکتهای خودروسازی گفت: یکی از شرکتهای بورسی تولیدکننده خودروی سنگین، بعد از تغییر مدیریت و اصلاح برخی استراتژیها، از زیان خارج شد و نشان داد بهبود وضعیت شرکتها، نیازمند راهکارهای عجیب نیست. حتما مدیران سایر شرکتهای خودروساز هم میتوانند از تجربه این شرکت کمک بگیرند.
ارسال به دوستان
سلبریتیها و رفتار سیاسی بدخیم در ایام بحران
روحالله اژدری: یکی از جلوههای مدرنیته در دنیای امروز شهرتطلبی است. افرادی که به هر دلیلی صاحب شهرت میشوند، سلبریتی نامیده میشوند. این پدیدههای پرنفوذ و تجاری در جامعه ما نیز به دلیل توسعه رسانه در حال گسترش هستند. چهرهها اغلب از طریق رسانههای جمعی بویژه تلویزیون، سینما، نشریات و شبکههای اجتماعی به سرشناسیشان افزوده میشود و علت آن، پرداختن زیاد به موضوعات چهرهها در رسانهها در جهت تغذیه مطالب نشریات و پایگاههای خبری است. این اتفاق منجر به درآمدزایی آنها نیز میشود. یک سلبریتی ممکن است از راههایی منفی نظیر اختلاس، رسوایی جنسی، اعتیاد، خشونت و حتی به صورت تهمت به آنها مشهورتر شود. چهرهها سوژه همیشگی رسانهها و مردم جهت ایجاد شایعه و به چالش کشیدن هستند. سلبریتی بدون مخاطبان یا طرفدارانش که او را خلق کرده و از او حمایت میکنند، هیچ چیز نیست. در معرض رسانه بودن به مثابه اکسیژنی است که سلبریتی را حفظ و حیات ممتد میدهد. توسعه رسانه و تنوع آن و همچنین خروج رسانه از کنترل حاکمیت نقش موثری در تولید و تداوم حیات سلبریتی دارد. در دنیای مدرن امروز سلبریتیها علاوه بر کار روی پرده یا رینگ و زمین بازی، شهرت خود را با سیاست نیز درگیر میکنند. در آمریکا ریگان و ترامپ و همچنین زلنسکی در اوکراین از این موارد هستند. حضور آنها در ردههای مختلف سیاسی به وفور دیده میشود. تبلیغات انتخاباتی، در میدانهای رقابتی مجالس، طرفداری از یک کاندیدا یا حتی حضور در بحرانهای سیاسی و ترغیب طرفداران و تولید چالشهای سیاسی نقشهایی است که آنها بر عهده میگیرند. در غرب رفتار سیاسی سلبریتیها ممکن است متنوع و مختلف باشد اما در نهایت بازتابی از ایدئولوژی لیبرال حاکم بر نظام سیاسی و اجتماعی غرب است. در غرب سلبریتی در گفتمان ایدئولوژیکی به شهرت میرسد که شخصیت او را از کودکی تا بزرگسالی تربیت کرده است و برای محافظت از اصول ایدئولوژیک موجود نیز قوانین سفت و سختی دارد که سلبریتی نمیتواند خلاف هنجارهای پذیرفته شده لیبرال اقدام کند. در ثانی گفتمان ایدئولوژیک موافق با نفسانیت انسان که در عصر امروز همچون دین مدرن در جهان تبلیغ میشود، بر عرصه زندگی غربی غلبه یافته است و جامعه غربی نیز با شدت از اصول زندگی غربی مواظبت کرده و در راستای جهانیسازی آن از هر ابزاری بویژه رسانه بهره میبرد.
در ایران نطفه تکثیر سلبریتی از محل منازعه 150 سال جریان روشنفکری لیبرال مشتاق سبک زندگی غربی با ایدئولوژی اسلامی و سبک زندگی ایرانی بسته شده است. البته نمیتوان درباره تمام سلبریتیها بویژه در هنر و ورزش یکسان قضاوت کرد ولی بسیاری از سلبریتیها در ساحت اندیشه لیبرال رشد کرده و در بزنگاههای مهم طرف غربزدهها و جریان روشنفکر ضدانقلاب را گرفتهاند. رفتارسیاسی سلبریتیها در ایران از فتنه 88 تا اغتشاشات 1401 به طور فزایندهای رو به افزایش بوده و آنها بشدت علاقهمند هستند درباره مسائل اجتماعی و سیاسی غیرمرتبط با حرفهشان اظهارنظر کنند. در اغتشاشات اخیر کشور، رفتار آنان بشدت افراطی بود و در جبهه ضد حاکمیت جمهوری اسلامی و در کنار رسانههای معاند خارجی، یک پای دعوت به آشوب و فراخوان اغتشاشات بودهاند. اینکه یک سلبریتی در نظام جمهوری اسلامی و در سایه تلویزیون، سینما و جشنوارهها و فدراسیون و تیمهای ملی جمهوری اسلامی رشد کرده و فربه شده باشد و بعد با بیصفتی علیه نظام شورش کند جای تعجب دارد. از قدرنشناسی آنان که بگذریم، باید در نظر داشت به دلیل توسعه ارتباطات و فرآیندهای جهانیسازی و افزایش مهاجرت آنها به غرب، علقههای دینی و ملی تضعیف و اهمیت مرزهای ملی در نظر برخی از آنان کاهش یافته است، لذا برای برخی از آنها ارتباط با وطن در راستای فروش شهرت و کسب درآمد است تا جایی که حمید فرخنژاد به عنوان یک سلبریتی در توهینی آشکار به 80 میلیون ایرانی میگوید: «من چیزهایی دارم که شما ندارید!!!!! من خانواده دارم!!!... جمعیت ایران 80 میلیون، 80 میلیونش را ترجیحم این است، برام مهم نیست اگر زمانی خم به ابروی بچم بیاد». تقابل ایدئولوژی لیبرال و سبک زندگی غربی با ایدئولوژی اسلامی و سبک زندگی ایرانی، نوعی شکاف معرفتی در جامعه ایجاد کرده است که سلبریتیها در طرف لیبرال این شکاف ایستاده و با ترویج سبک زندگی غربی در حال بزرگتر کردن این شکاف معرفتی در جامعه هستند. در حالی که میتوانستند به عنوان یک ارتباطدهنده مفید در سراسر این شکاف عمل کنند. مساله کرونا و واکسیناسیون و اغتشاشات 98 و 1401 بخوبی بر نقش منفی و بدخیم سلبریتیها صحه میگذارد. از آنجا که به واسطه شبکههای اجتماعی تایید افراد مشهور میتواند رفتار عمومی را شکل دهد، در اغتشاشات اخیر سلبریتیها تلاش کردند با تهییج ۲ گروه از افراد علیه حجاب به بهانه آن علیه نظام جمهوری اسلامی اقدامات عملی انجام دهند. مخاطبانی که زمان کمی صرف تفکر در مسائل سیاسی میکنند و همیشه مجبور به تقلید و پیروی هستند، همچنین کسانی که با سلبریتیها قرابت ایدئولوژیک دارند و آنها را به عنوان مرجع فکری در فضای مجازی دنبال میکنند، تحت تاثیر رفتار سیاسی آنها هستند. متاسفانه بیعملی و مماشات بیش از حد با سلبریتیها از جمله علل جسورتر شدن و احساس مصونیت قضایی آنها شده است. به چند دلیل رفتار سیاسی آنها در جمهوری اسلامی ایران خوشخیم نیست. اول اینکه اطلاعات آنها درباره مسائلی که به آن میپردازند بسیار ناچیز است. دوم در مقابل رفتار سیاسی و مواضعی که اتخاذ میکنند، بهرغم به بارآوردن خسارتهای مادی و معنوی به هیچ عنوان پاسخگو نیستند و هزینه پرداخت نمیکنند. سوم اینکه با توجه به خصلت فرصتطلبی آنها برای شهرتافزایی، افعال آنها بسیار مستعد نمایشی شدن است و به دلیل اینکه این رفتارها هزینهای برایشان ندارد براحتی رفتارهای خود را (کشف حجاب) در تقابل با احکام شرع مدیریت میکنند، لذا نگرانیهایی درباره فعالیت سیاسی بدخیم و جسورانه آنها احساس میشود که لازم است برای کنترل رفتار و حدود فعالیت سیاسی آنها اقدامات عملی از ناحیه نهادهای حاکمیت انجام شود.
ارسال به دوستان
آرژانتین مسی اسیر سونامی هماهنگ سعودیها از سکو تا چمن
اولین شگفتی جام را هواداران رقم زدند!
شروین طاهری/ خبرنگار اعزامی «وطنامروز» به دوحه: لوسیل، ورزشگاهی که از آن به عنوان شگفتی معماری جام بیست و دوم و زیباترین خانه فوتبال در سراسر شرق یاد میشود، دیروز دروازههایش را برای یک شگفتی تازه به روی دنیا گشود. اگرچه این پنجمین مسابقه تورنمنت بود اما طبق روایت مطبوعات آرژانتینی، گویی تازه داستان این جام با یکی از شگفتیهای تاریخ ۹۲ ساله رقابتها در لوسیل زیبا و در عین حال مخوف آغاز شده تا این آوردگاه ساحل جنوب شرقی خلیجفارس، واقعا شایسته برگزاری دیدار فینال جامجهانی باشد.
در مقابل دیدگان حیرتزده ۸۸ هزار تماشاگر حاضر در این تئاتر فوتبال، سپید و آسمانیها بار دیگر پس از ۲ دهه توسط روح آسیایی تسخیر شدند. بعد از شکست ناباورانه 1-2 آرژانتین در مقابل عربستان، هواداران باتجربهتر آلبیسلسته که حذف از مرحله گروهی جامجهانی در شرق دور را به یاد داشتند، نگران آن بودند مبادا تاریخ درست پس از 20 سال در شرقی نزدیکتر دوباره تکرار شود.
آلخاندرو، خبرنگار میانسال آرژانتینی که کمی
آن طرفتر با پیراهن شماره ۱۰ دیهگو مارادونا نشسته بود، پس از ۲ گل سعودیها که ظرف ۵ دقیقه توفان سبز، مثل آوار بر سر او و هموطنانش خراب شد، حرفهایگری را کنار گذاشت و زانوی غم بغل کرد.
وسط سروصدای کرکننده انبوه هواداران سعودی که بیش از سهچهارم صندلیهای بزرگترین ورزشگاه جام و چه بسا کل آسیا را اشغال کرده بودند تا عملا میزبان مدعیان آرژانتینی در فضایی عجیب باشند، آلخاندرو تلاش کرد در پاسخ به سوال من که آیا این آرژانتین مدعی و پرستاره «لیونل اسکالونی» که البته به نظر میرسد رهبر اصلی آن یک لیونل دیگر یعنی مسی باشد، شباهتی به آن تیم حذف شده از گروه مرگ جامجهانی ۲۰۰۲ دارد؟ تیمی که ستارههایش چون باتیستوتا، کرسپو، ورون و زانتی مثل موم در دست یکی از اصولگراترین مربیان دنیای فوتبال به نام مارچلو بیلسا بودند ولی جلوی انگلیس اریکسون و سوئد و نیجریه کم آورد، حرفی قانعکننده بزند.
خبرنگار آرژانتینی که جامجهانی ۲۰۰۲ کره و ژاپن را از نزدیک تجربه کرده بود، هر چه فکر کرد شباهتی پیدا نکرد جز اینکه سپید و آسمانیها هر دو جام را با غرور زیاد و بیش از اندازه مطمئن شروع کردند، آن هم با فوقستارههایی پا به سن گذاشته که به نظر میرسد دورانشان قبل از آغاز جام به سر آمده است.
در عوض اروه رنار، سرمربی فرانسوی عربستان
24 ساعت قبل، در کنفرانس خبری پیش از بازی با آرژانتین، تلاش کرده بود شباهتهایی میان تیم جوان و گمنام خود با سعودیهای شگفتیساز جامجهانی ۱۹۹۴ پیدا کند؛ تیمی که با اسطورههایی مثل محمد الدعایه، سامی الجابر و سعید العویران، به دومین تیم آسیایی پس از کره شمالی(۱۹۶۶) تبدیل شد که از گروهش در جامجهانی صعود میکرد.
رنار که 4 سال پیش یکی از قدرتمندترین تیمهای عربی را با قهرمانی در آفریقا به روسیه ۲۰۱۸ آورده بود، در همان گام اول اسیر جو عجیبی شد که ستارههای تیمملی ایران و هواداران پرشمارشان در ورزشگاه بزرگ سنپترزبورگ مقابل مراکش پدید آوردند. اگر جامجهانی پیش، لشکر ۵۰ هزار نفری هواداران ایرانی، کشور ما را به میزبان دوم رقابتها تبدیل کرده بود، این بار اما هم مرز بودن عربستان با قطر و در باغ سبزی که دوحه به ریاض نشان داد، سعودیها را واجد این عنوان کرده است.
از لحظه ورود به جایگاه رسانهها در تاج ورزشگاه لوسیل، به وضوح میشد مشاهده کرد اغلب سکوها به طور هماهنگ به قطاعهای سفید و سبز تقسیم شده بود. مناطق سفید به خاطر رنگ سفید عربهای دشداشهپوش شکل گرفته بود، در حالی که قطاعهایی را که مایل به سبزی بود، عمدتا هواداران جوان و حرفهایتر عربستانی با لباس سبز تیم ملی و پرچمهای شمشیرنشانشان تشکیل میدادند. هماهنگی کامل سکوها قطعا نتیجه یک سازماندهی قوی بود.
وقتی بازی شروع شد بویژه از اوایل نیمه دوم که موج حملات پیاپی تیم اروه رنار آغازیدن گرفت، مزیت همنوایی سکو با چمن در تیم عربستان بیشتر به چشم آمد. نواها و اصواتی که بیش از 60 هزار هوادار همصدای عرب سر میدادند بویژه نوای اصلی «هو هو هو العب یا سعودی» (هی هی هی، بازی کن ای سعودی)، جو حاکم بر ورزشگاه را کاملا از دست هواداران آرژانتینی و ستارههایشان که بر مالکیت توپ در داخل زمین تسلط داشتند، درآورد و عامل اصلی برتری روانی ناگهانی تیم بینام و نشان رنار شد. سبزها با شروع نیمه دوم از زیر خیمه سنگین نیمه اول رقیب قدرتمند خود در آمدند و چند بار حملاتی برقآسا یا دامنهدار اطراف هجده قدم آرژانتین انجام دادند؛ آرژانتینی که مثل همیشه با مسی و دیماریا در آن جلو، محکوم بود در دفاع، ۸ نفره باشد.
پس از گل ناباورانه شهرانی روی یک ضدحمله سریع، فضای ورزشگاه با هلهلههای هواداران عرب چنان سنگین شد که خیمه سنگین بازیکنانشان روی دروازه آرژانتین را در پی داشت و بعد شگفتی اصلی از راه رسید؛ دریبل 3 آرژانتینی توسط سالم الدوساری، هافبک چپ شماره ۱۰ سعودی و میراثدار سعیدالعویران و ضربه تابدار و غیر قابل مهار پای راست او که امیلیانو مارتینز را با وجود پرشی بلند مغلوب کرد. این گل قطعا جزو برترین لحظات نخستین جامجهانی عربی خواهد بود و تاثیر خود را در هر چه دیوانهتر کردن سکوها برای هر چه بیاعصابتر شدن ستارههای آلبی سلسته گذاشت. مسی و دیگر مهاجمان آرژانتین که در بیشتر زمان بازی اسیر تاکتیک دفاع چندلایه همراه با آفسایدگیریهای هوشمندانه تیم جوان رنار بودند، هر چه به پایان نزدیکتر شدیم، فرصتهای طلایی را با سراسیمگی بیشتری به باد دادند، تا جایی که بعد از سوت پایان که انفجار شادی میزبانان عرب را در پی داشت، مشخص شد آنکه پیراهن مارادونا و بازوبند رهبری آرژانتین را به دست دارد، جز گل کردن یک پنالتی در مقابل نماینده بینشان آسیا در این بازی کار خاص دیگری نکرده است؛ واقعیتی که میتواند از همین ابتدای جام ما را وادارد هیاهوی رسانهای درباره جنگ ستارگان پا به سن گذاشته در قطر بویژه میان مسی، رونالدو یا لواندوفسکی را جدی نگیریم. به نظر میرسد در جامجهانی کماکان جایی برای پیرمردها نیست.
ارسال به دوستان
آژانس انرژی اتمی آغاز غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصد با سانتریفیوژهای IR-6 در فردو را تأیید کرد
دنیای اورانیوم
رابرت مالی: آمریکا درباره ایران به گزینه دیپلماسی اعتقاد دارد
جان کربی:
با نگرانی پیشرفتهای هستهای ایران را زیر نظر داریم تهران سعی میکند زمان گریز هستهای خود را کاهش دهد
گروه بینالملل: پاسخ ایران به قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، باعث سردرگمی آمریکا شده است. اکنون مشخص نیست «پلن B» که آمریکا از آن صحبت میکرد در عمل چیست؟ تهران غنیسازی 60 درصدی را در فردو آغاز کرد که یکی از خطوط قرمز واشنگتن است. رابرت مالی، مذاکرهکننده ارشد آمریکا که چند روز قبل در یک نشست علیه ایران با حضور نازنین بنیادی حضور پیدا کرد، نشان داد واشنگتن قصد دارد میز مذاکره را صحنه تاختوتاز علیه تهران کند اما دولت آمریکا آنگونه که گفته میشود توافق را فراموش نکرده است؛ حداقل تبادلات ارتباطی در «بکچنل» آمریکایی- استفاده از کانالهای غیررسمی ارتباطی به جای کانالهای عادی و رسمی برای مذاکره- این را نشان میدهد! به نظر میرسد دولت بایدن با حفظ مجلس سنا در انتخابات اخیر از یک طرف و تحولات داخلی ایران از سوی دیگر، فرصت را برای امتیاز گرفتن از تهران مناسب میبیند و با تثبیت اهرم تحریم و فشار علیه ایران؛ آنچنان که رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران بیان کرد و با فروختن آن به معارضان داخل ایران، فضای فعلی را برد- برد ارزیابی میکند. اما آمریکا در موازات با مذاکرات هستهای که به نظر میرسد متن توافق فنی آن نهایی شده است، به اغتشاش هستهای علیه ایران هم در ابعاد فنی و سیاسی روی آورده است. از سویی قطعنامهای با همکاری اروپا در شورای حکام آژانس علیه ایران صادر کرده و از طرف دیگر پرونده حقوقبشری قطوری علیه تهران درست میکند. قطعنامه آژانس که برای بار دوم در سال جاری علیه ایران صادر میشود از تهران خواسته است تا ماه مارس آینده یعنی اسفندماه به سوالات آژانس انرژی اتمی پاسخ دهد. البته ایران هم اقدامات متقابلی انجام داد. در همین راستا روزنامه «وطنامروز» کسب خبر کرد ایران اقدامات متقابل را شروع و غنیسازی 60 درصد در فردو را آغاز کرده است. روز گذشته سازمان انرژی اتمی در همین راستا اعلامیهای در این باره صادر کرد. شرح آخرین اقدامات انجام شده توسط سازمان انرژی اتمی ایران در مجتمعهای غنیسازی شهید احمدی روشن (نطنز) و دکتر علیمحمدی (فردو) اعلام شد. در همین باره سازمان انرژی اتمی به تشریح اقدامات صورت گرفته در فردو و نطنز پرداخت.
اقدامات صورت گرفته در فردو شامل موارد زیر است:
- تولید محصول اورانیوم UF6 با غنای ۶۰ درصد برای نخستین بار در این مجتمع بوده و غنیسازی ۶۰ درصد در مجتمع شهید احمدی روشن (نطنز) نیز همچنان ادامه دارد.
- آغاز روند تعویض ماشینهای سانتریفیوژ نسل اول با ماشینهای پیشرفته IR-6 در این مجتمع که باعث افزایش چشمگیر ظرفیت تولید میشود.
- آغاز روند تجهیز سالن B (واحد یک) با ظرفیت ۸ زنجیره جدید که با توجه به ضرورت ایجاد زیرساخت به شکل مرحلهای صورت خواهد گرفت.
اقدامات صورت گرفته در نطنز نیز شامل موارد زیر است:
گازدهی به ۲ زنجیره جدید از ماشینهای پیشرفته نوع
(IR-2M و IR4)، شروع پاسیواسیون ۲ زنجیره دیگر از همین نوع
(IR-2M و IR4) که در روزهای آینده به مرحله گازدهی خواهد رسید. آغاز روند راهاندازی واحد B1000 با ظرفیت ۸ آبشار جدید با توجه به اینکه تکمیل این اقدام با توجه به ضرورت ایجاد زیرساخت، به شکل مرحلهای صورت خواهد گرفت.
اکنون ایران پیام محکمی به آمریکا ارسال کرده است. غنیسازی 60 درصد آن هم در فردو برای آنها بسیار گران تمام خواهد شد. در همین زمینه رویترز اعلام کرد ایران غنیسازی با درصد بالا را در یکی از مخفیترین و مستحکمترین مجموعههای هستهایاش آغاز کرده است، که جواب محکمی به آنهاست. «رابرت مالی» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در گفتوگو با الجزیره، بار دیگر ادعا کرد که ایران به روسیه در جنگ علیه اوکراین کمک میکند. وی در بخش دیگری از این گفتوگو درباره برنامه هستهای ایران هشدار داد و گفت: باید با دقت مراقب اقداماتی که ایران درباره پرونده هستهای خود انجام خواهد داد، باشیم. ما به گزینه دیپلماسی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای باور داریم. وی پیشتر نیز با بیان این ادعا که دیپلماسی بهترین راه در قبال عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است، گفته بود: «اکنون احیای توافق حتی در دستور کار و تمرکز واشنگتن نیست». نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در گفتوگو با الجزیره ادعا کرد: ایران پاسخهای اساسی به سوالهای آژانس انرژی اتمی نمیدهد. مدیرکل آژانس انرژی اتمی، شخصیتی مستقل و حرفهای است. تا زمانی که ایران به سوالات آژانس پاسخ ندهد، آژانس چارهای جز ادامه تحقیقات ندارد. وی در عین حال تهدید کرد که «ابزارهای دیگر برای مقابله با ایران هنوز وجود دارد». مالی یک هفته پیش نیز گفته بود واشنگتن به جای تمرکز روی مذاکرات رفع تحریمهای ایران در وین، به اغتشاشات داخل ایران فکر میکند. وی طی نشست خبری در پاریس، روز دوشنبه (14 نوامبر) مدعی شد اغتشاشات در ایران و استفاده [ادعایی] روسیه از پهپادهای انتحاری ایرانی در جنگ اوکراین، تمرکز آمریکا را از احیای برجام منحرف کرده است. نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران، در ادامه با ادعای اینکه آمریکا روزنهها برای تداوم دیپلماسی با ایران را باز نگه میدارد، گفت: «تا وقتی که زمان آن برسد اما آمریکا فعلا سیاست تحریم و فشار را ادامه میدهد». این مقام آمریکایی درباره ادعاهای خود توضیح داد: «اگر این مذاکرات [وین] انجام نمیشود، به دلیل موضع ایران و هر چیزی است که از ماه سپتامبر رخ داده است. تمرکز ما توافقی نیست که به جلو نرود، بلکه چیزی است که در ایران رخ میدهد». طبق این گزارش، مالی با بیان اینکه آمریکا روی اغتشاشات و آشوبگران در ایران، ارسال پهپاد برای روسیه و آزاد کردن آمریکاییهای بازداشت شده در ایران تمرکز کرده، گفت اگر دیپلماسی با تهران به جایی نرسد، واشنگتن آماده استفاده از دیگر ابزارهاست. وی در ادامه گفت: «اگر ایران تصمیم بگیرد که از حدود جدید در برنامه اتمی خود عبور کند، پس جواب ما هم قطعا متفاوت و هماهنگ با متحدان اروپایی ما خواهد بود. هیچ جادویی هم در یافتن فرمول جدید ما نخواهد بود». این صحبتها نشان میدهد که پلن دوم آمریکا علنا به بنبست رسیده است و آنها برنامهای برای جلوگیری از پرونده هستهای ایران ندارند. همچنین آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در نشست خبری با همتای قطری خود در این کشور، در واکنش به اعلام غنیسازی ۶۰ درصدی ایران در فردو، به انکار رو آورد و مدعی شد نمیتواند گزارشها درباره فعالیتهای هستهای ایران را تایید کند. به گزارش شبکه الجزیره، او همچنین با اشاره به گفتوگوهای رفع تحریمها مدعی شد: تلاشهای ایران برای گنجاندن پروندههای اضافی در چارچوب مذاکرات احیای توافق هستهای را رد کردیم.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی دیروز در تایید انجام غنیسازی ۶۰ درصد در فردو گفت: در روزهای اخیر شاهد صدور قطعنامه علیه ایران بودیم که این کار با عکسالعمل متقابل ما مواجه شد و در روزهای اخیر تولید اورانیوم UF6 با غنای ۶۰ درصد در فردو آغاز شد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز یکشنبه ۲۹ آبان در واکنش به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی عنوان کرد: ارائه قطعنامه به نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اقدامی بود که با اهداف سیاسی و به منظور افزایش فشار به جمهوری اسلامی ایران در دستور کار آمریکا و 3 کشور اروپایی قرار گرفت.
شورای حکام آژانس پنجشنبه ۲۶ آبان قطعنامه پیشنهادی ۳ کشور اروپایی و آمریکا را به تصویب رساند. این قطعنامه با ۲۶ رأی موافق، ۲ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع به تصویب شورای حکام آژانس رسید. محسن نذیری اصل، نماینده ایران در آژانس قطعنامه ضدایرانی در شورای حکام را مردود خواند و گفت: اهداف سیاسی بانیان این قطعنامه محقق نخواهد شد اما تصویب آن میتواند بر روند همکاری و تعاملات سازنده ایران با آژانس اثرگذار باشد. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه شنبه ۲۸ آبان در نشست خبری مشترک با وزیر خارجه عمان گفت ایران در عین آنکه به حقوق بینالملل و تعهدات بینالمللی خود پایبند خواهد بود، در پاسخ به اقدام غیرسازنده آژانس اقدام متقابل و موثر انجام خواهد داد.
«پلن بی» آمریکا در حالی توسط برخی مطرح میشود که بلینکن اوایل سال از بنت، نخستوزیر اسبق اسرائیل درخواست کرده بود که پلن را به آمریکا اعلام کند. از طرف دیگر آمریکا اگر بخواهد پرونده هستهای را به شورای امنیت انتقال دهد تقریباً با سد وتوی روسیه و چین روبهرو خواهد شد. از سوی دیگر آمریکا از برجام هم خارج شده است و نمیتواند «اسنپ بک» را فعال کند. اروپاییها به نظر نمیرسد فعلا قصد استفاده از مکانیسم ماشه را داشته باشند، زیرا پنجره دیپلماسی کامل بسته خواهد شد. حمله نظامی هم تقریباً صفر است. در همین رابطه رسانه روسی رگنیوم نوشته است: «گزینه حمله مستقیم آمریکا علیه تاسیسات هستهای ایران یا حمایت از حملات اسرائیل علیه این اهداف یا اجرای عملیات نظامی مشترک خطرات قابل توجهی را هم برای آمریکا و هم برای اسرائیل به همراه خواهد داشت. ایران دارای زرادخانه موشکی مهمی است. موشکهای بالستیک و کروز ایران قادر به طی کردن 2500 کیلومتر هستند و میتوانند کلاهکهایی تا وزن یکهزار کیلوگرم را حمل کنند و از دقت کافی برای وارد کردن خسارت عظیم در این شعاع به تمام پایگاههای نظامی آمریکا در خاورمیانه و همچنین اسرائیل برخوردار هستند. جنبش حزبالله نیز دارای زرادخانهای با 100 هزار موشک کوتاهبرد و دوربرد است. در عراق و سوریه گروههای حامی ایران وجود دارند و از این رو، تمام پایگاههای نظامی آمریکا در این کشورها مورد حمله قرار خواهند گرفت. حتی در اسرائیل اذعان داشتند که برنامه هستهای ایران بسیار قویتر و پراکندهتر از برنامه هستهای عراق و سوریه است. زیرساختهای هستهای ایران شامل دهها تاسیسات است که بسیاری از آنها در اعماق زیاد در رشتهکوهها قرار دارند. از این رو، کمترین تضمینی وجود ندارد که حمله آمریکا و اسرائیل علیه زیرساختهای هستهای ایران نابودی آنها را به همراه داشته باشد. اما آنچه مسلم است، پس از این حمله هیچ چیز نمیتواند تهران را ناگزیر به کنار گذاشتن توسعه سلاحهای هستهایاش کند. برعکس، ایران تمام تلاش خود را برای رسیدن به این هدف به کار خواهد بست؛ هدفی که آمریکا و اسرائیل مسبب اصلی آن هستند».
در آخرین تحولات هم آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز سهشنبه در گزارش جدید خود تایید کرد ایران غنیسازی ۶۰ درصدی را در فردو آغاز کرده است.
***
هراس کاخ سفید از غنیسازی۶۰ درصد ایران
هماهنگکننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید در هراس از پیشرفتهای هستهای ایران، به غنیسازی اورانیوم ۶۰ درصدی ایران در سایت فردو واکنش نشان داد و مدعی شد: با نگرانی پیشرفتهای هستهای ایران را زیر نظر داریم. «جان کربی» روز سهشنبه به وقت محلی در جمع خبرنگاران در واشنگتن ادعا کرد: ما مدتهاست مشاهده کردهایم ایران سعی میکند زمان گریز هستهای خود را کاهش دهد. به همین دلیل زمانی که کار خود را آغاز کردیم به سختی برای ورود دوباره به برجام تلاش کردیم. مشخصا هنوز به آن مرحله (احیای برجام) نزدیک نیستیم. این مقام کاخ سفید ادامه داد: با این حال، ما نه تنها پیشرفت هستهای آنها، بلکه توانایی موشکی در حال پیشرفت ایران را با نگرانی زیر نظر داریم و به همین دلیل قصد داریم اطمینان پیدا کنیم تمام گزینهها در دسترس رئیسجمهور خواهد بود.
ارسال به دوستان
باخت به انگلیس را باید فراموش کرد به 6 امتیاز پیش رو فکر کنیم
میمانیم و میجنگیم
اواخر فیلم ماندگار تاریخ سینمای دفاعمقدس یعنی «عقابها»، قهرمانان فیلم از مردان کردنشینی که علیه بعثیها میجنگیدند و به نیروهای ایرانی کمک میکردند، میخواهند به همراه آنها منطقه را ترک کنند و به سمت مرز ایران بیایند اما یک دیالوگ تاریخی در این لحظه هوشمندانه توسط کارگردان جانمایی شد که به صورت قابل توجهی در سینماهای غرب کشور مورد استقبال توده قرار گرفت؛ جایی که کردهای ضدبعثی گفتند «میمانیم و میجنگیم». به گفته یکی از همکارانم که آن سالها فیلم را در سینما استقلال کرمانشاه دیده است، بعضا مردم چندین مرتبه به سینما میرفتند تا شاهد همین تک دیالوگ باشند و فریاد شادی در سالن سر دهند.
«میمانیم و میجنگیم» حالا همان جملهای است که کیروش باید با صدای بلند به همه بازیکنان ما بگوید و بازیکنان ما بلندتر به همه مردم ایران بگویند. بله! ما سنگینترین شکست تاریخمان را تجربه کردیم اما خب! مگر با یک شکست جام تمام میشود؟ تاریخ ما لبریز از لحظاتی بوده که کامبکهای تاریخی داشتیم. با ۲ برد شیرین مقابل ولز و آمریکا میشود این تلخی را به دست فراموشی سپرد، به شرطی که واقعا بخواهیم بمانیم و بجنگیم.
تیم ملی ایران در نخستین گام خود در جامجهانی 2022 قطر متحمل شکست بسیار سنگینی شد. این تیم تا به حال و در 5 دوره قبلی حضور در جامجهانی چنین باختی را تجربه نکرده بود. همیشه بعد از تماشای شکست سنگین تیمهای آسیایی در ادوار جامجهانی با خودمان میگفتیم آیا ممکن است روزی تیم ملی ایران هم در جامجهانی به این وضع دچار شود و تن به شکست سنگینی دهد؟ تا پیش از این اگر باختی هم در کار بود معمولا خدا را شکر میکردیم که نتیجهای دور از انتظار به دست نیامده است.
این همان ترسی بود که همواره با علاقهمندان به فوتبال در ایران همراه بود و میدانستیم فضای حاکم در رقابتهای جامجهانی آنقدر سنگین است که هر بازی احتمال به وقوع پیوستن چنین شرایطی وجود دارد. سرانجام دوشنبه 30 آبان 1401 این اتفاق فوقالعاده تلخ برای فوتبال ایران بعد از 15 بازی و عبور از تیمهایی مثل هلند 1970، آلمان 1998، پرتغال 2006 و 2018 و آرژانتین 2014 و اسپانیا 2018، در رقابتهای جامجهانی 2022 قطر، مقابل یکی از بهترین نسلهای تاریخ فوتبال انگلیس در ورزشگاه خلیفه شهر دوحه رخ داد. این در حالی بود که پیش از این دیدار، سنگینترین شکست تیم ملی در ادوار جامجهانی بازمیگشت به جامجهانی آرژانتین 1978 و دیدار شاگردان حشمت مهاجرانی مقابل پرو با افسانهای به نام «تئوفیلو کوبیاس».
پروییها توانستند تیم ملی ایران را با نتیجه 4 بر یک شکست دهند اما این نکته را هم فراموش نکنیم که در جامجهانی 1978 تیم ملی ایران، نخستین حضورش را تجربه میکرد و شرایط قابل مقایسه با امروز نبود. بدون شک تحمل چنین شکستی آن هم در عرصه ملی بویژه در رقابتهایی در کلاس جامجهانی بسیار سخت است ولی این اتفاقی است که میتواند برای هر تیمی در دنیا در هر سطحی بیفتد که شاید بارزترین آن، پیروزی تاریخی1-7 تیم ملی آلمان مقابل برزیل (پرافتخارترین تیم جهان) در مرحله نیمهنهایی جامجهانی 2014 است که کارشناسان فوتبال دنیا از آن به عنوان فاجعه بلوهوریزونته یاد میکنند.
تاریخ جامجهانی پر است از اینگونه نتایج که هر کدام از آنها در اذهان مردم آن کشور به عنوان یک خاطره باقی مانده است. این باخت میتواند دلایل متعددی داشته باشد که باید در جای خودش حتما به آن پرداخت؛ دلایلی فوتبالی و غیرفوتبالی که هر کدام شاید توجیه قابل قبولی برای پذیرش این شکست باشد اما امروز فرصت مناسبی برای پرداختن به آنها نیست.
در واقع اگر اتفاق دقیقه 4 یعنی برخورد سخت و تا حدی عجیب مجید حسینی و بیرانوند نمیافتاد، شاید هرگز شاهد چنین شکست سنگینی نبودیم. انصافاً کمتر کسی میتوانست مصدومیت زودهنگام بیرانوند (آن هم از ناحیه سر و بینی) و خروجش از زمین را پیشبینی کند؛ بازیکنی که بدون شک یکی از مهرههای قابل اتکای کارلوس کیروش محسوب میشود و در عین حال انگیزه بسیار زیادی برای حضور در این جام داشت.
از همین رو باید به سیدحسین حسینی حق داد، چرا که فکرش را هم نمیکرد به این سرعت نوبت به او برسد. چهره او هنگام گرم کردن و توصیههای مربی، بیانگر این است که کاملا غافلگیر شده بود. کافی است در آن لحظه به واکنش کارلوس کیروش نیز توجه کنیم تا هر چه بیشتر متوجه عمق فاجعه شویم. در واقع کیروش حاضر بود این اتفاق برای هر بازیکنی بیفتد جز دروازهبان خوشروحیهاش. این از همان دست اتفاقاتی است که میتواند در جامجهانی یک تیم را به ورطه نابودی بکشاند و بیراه نیست اگر بگوییم تا امروز تیم ملی ایران در ادوار جامجهانی با چنین چالش سختی مواجه نشده بود.
با توجه به آمادگیای که از سیدحسین حسینی در رقابتهای لیگ سراغ داشتیم باید گفت او از لحاظ ذهنی به هیچوجه آماده ایستادن درون دروازه تیم ملی در چنین دیدار حساسی نبود و این در حالی بود که گل زودهنگام «بلینگام» ستاره جوان تیم ملی انگلیس نیز عملاً هیچ مهلتی به حسینی نداد تا خودش را با جو بازی وفق دهد و به نوعی همه چیز به بدترین نحو پیش رفت.
در واقع اگر بخواهیم او یا هر بازیکن دیگری را مسبب شکست مقابل انگلیس بدانیم سخت در اشتباهیم.
به گفته بسیاری از کارشناسان، این دوره از رقابتها با 5 دوره قبلی حضورمان تفاوتهای بارزی دارد و این نتیجه مقابل شاگردان «گرت ساوتگیت» خودش بیانگر این مطلب است که با یک جامجهانی متفاوت نسبت به ادوار گذشته روبهرو هستیم و باید هر چه زودتر در کمترین فرصت ممکن خودمان را با این شرایط وفق دهیم. این نتیجه هر چقدر هم تلخ است و بیسابقه اما به نوعی بیانگر فاصله فوتبال ما با فوتبال روز دنیاست. اگر واقعگرا باشیم باید بپذیریم اینگونه نتایج میتوانست خیلی زودتر برای فوتبال ایران در جامجهانی رخ دهد اما جذابیتهای فوتبال مانع به وقوع پیوستن چنین نتیجهای شد؛ همان جذابیتهایی که به تبع آن هنوز به صعود از این گروه امیدواریم.
کیروش بلافاصله پس از پایان دیدار با ایجاد یک حلقه اتحاد متشکل از همه بازیکنان و اعضای کادر فنی و سرپرستی سعی کرد به شاگردانش بفهماند باید همه آنچه را که در ورزشگاه الخلیفه رخ داده است، به فراموشی بسپارند، اگرنه امکان دارد با پذیرش یک شکست دیگر، این بار زودتر از هر تیمی تکلیفمان مشخص شود و چمدانها را برای بازگشت به تهران ببندیم.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|